KalbimiZin☂ HikayeSii

به نام معشوق ابدى

KalbimiZin☂ HikayeSii

به نام معشوق ابدى


Yakınlık, uzaklıktan daha sıkıntılıdır
Çünkü her yakınlıkta kaybetme korkusu
Uzaklıkta ise kavuşma ümidi vardır



İyi kötü insanım


Çok başarılı olduğum günlerde oldu, dibe vurduğumda
Sevgi dolu değilim, nefret doluda
Barışçıyım, birazda savaşçı
Biraz güçlüyüm, biraz zayıf
Biraz iyiyim, biraz kötü
İyi kötü insanım

ömürlük


Nadir olur hayatta ama bazı aşklar çocukluk değil, ömürlük olur



...

شاید یه روزى فقط همین نوشته ها واسمون بمونه 

خیلى نامردى زندگى

اى کاش

کاش مى شد همه چیو فراموش کرد ..کاش 

من از نزدیک بودن های دور می ترسم...


نیست یکیار که شود آرام غم و دردم

در این زمانه بی مقدار پی چه می گردم

تمام درد من همین جملست؛

من از نزدیک بودن های دور می ترسم...

دور باش، اما...خورشید باش؛ 

دور باش، دور تر از همه کوه ها و آسمان ها، ولی چون خورشید با گرمایت دلم را به بودنت گرم کن.

دور باش، فاصله ها معنی ندارد؛

دور بودن فاصله قدم ها نیست، دور بودن فاصله دلهاست.

دور باش، 

دور باش، اما مانند خورشیدی باش که هر روز گرمای بودنت را در قلبم احساس می کنم.

آری عزیزم! دور بودن یعنی لمس دستانی سرد، یعنی نگاهی را از نگاهی دوختن، یعنی سردی عشق در تابستانی ترین فصل زندگی...میان من و تو...

آری خورشیدکم!

دور باش...اما...نزدیک...


جای خالیت


 چشمانم را به روی عسل چشمانت می بندم

خیالم در انتظار آمدنت خیس شود

بهتر از آنست که چشمانم را باز کنم و

خشکسالی نیامدنت را در پژمردن نرگس ها ببینم

این روز ها که می گذرد

بیشتر به نبودن هایت فکر می کنم

بس که نبوده ای

یاد و خیال بودنت هم در پس کوچه های ذهنم پنهان می شوند

این روز ها که می گذرد

دست هایم را برای خودم در جیب هایم نگه می دارم

خجالت کشیدم

بس که در هوا به انتظار دست هایت نگاهشان داشتم

دلگیر نشو!

تو هنوز هم پر رنگ ترین تصویر روز های منی

هنوز هم لبخندت اجازه ی زندگیست

اما می ترسم.....

این روزها انقدر دوری

که این تصویر پر رنگ کم کم محو می شود

آنقدر لبخندت بعید است

که هوا را با شک به ریه هایم می کشم

ساده گویم 

               این روز ها که می گذرد

                                          در خیالم جای خالیت نقش می بندد!




جاده


حتی جاده هم نتوانست بین شان جدایی بیاندازد




عاشق شده ام


تمامِ مردم ِ شهر

دارند تمرین عاشقی می کنند

اما من . . .

مدتهاست ورقه ام را بالا گرفته ام

عاشق شده ام . . . !



zormuş



          Düşündüğümden daha zormuş. Gece gözümü açıp seni görememek çok zormuş